این امر نشان میدهد اوضاع افغانستان با وجود اینکه در ظاهر دولتی مرکزی در کابل استقرار دارد بدان حد آشفته است که یک سازمان نظامی خارجی، بدون اینکه خود را نیازمند به درخواست دولت این کشور یا مجوز و تأیید سازمان ملل بداند برای اعزام سرباز به افغانستان تصمیم میگیرد و از قضا رئیس جمهور این کشور و رئیس اجرایی دولت آن هم از این بابت و به ازای کمکهای مالی که ناتو وعده آن را میدهد از این سازمان قدردانی میکند.
ناتو حتی به خود این زحمت را هم نمیدهد که اعزام نیرو به این کشور را به عنوان یک پیشنهاد مطرح کند و کمترین شأنی را برای پارلمان و مردم افغانستان برای اظهار نظر قایل شود.
رئیس جمهور افغانستان هم در این اجلاس تنها به فرافکنی و اتهام زنی به پاکستان و گلایه از کمبود کمکهای مالی خارجی به افغانستان سخن راند تا بتواند دلارهای بیشتری را از غربیها بگیرد.
اما در آن سوی پرده، تمایل ویژه آمریکا و ناتو به افزایش نیروهای خود در افغانستان و افزایش دامنه اختیارات آنها برای بازگشت به عملیات رزمی اهداف دیگری را دنبال میکند بویژه آنکه اکنون مشخص شده آنها که قرار بود تا پایان سال جاری میلادی خود را آماده خروج از افغانستان کنند حالا صحبت از ادامه حضور نظامی برای مدتی نامعلوم و قابل تمدید میکنند.
گروه سیاسی قدس آنچه را در اجلاس ناتو درباره افغانستان گذشت و تصمیماتی که در مورد این کشور اتخاذ شد و رایزنی هایی اشرف غنی در ورشو را با وحید مژده تحلیلگر مسایل افغانستان در کابل به گفتوگو گذاشته است.
* هم اوباما در استراتژی خود تجدید نظر کرد و تصمیمی گرفت نظامیان بیشتری را در افغانستان نگه دارد و هم ناتو بر شمار نظامیان خود در افغانستان اضافه خواهد کرد و قرار شد انگلستان و لهستان نیز شماری بیشتری نیرو به افغانستان اعزام کنند. علاوه بر این دبیرکل ناتو اعلام کرد که زمانی برای پایان مأموریت نیروهای این سازمان در افغانستان معین نخواهد شد. این اتفاق را چگونه تفسیر میکنید؟
** باید به این موضوع توجه کرد که ناتو فقط یک اسم است و در عمل ابزاری است در دست آمریکا، همانطور که سازمان ملل در دست آمریکاست. در نشست ناتو نوع تصمیم گیریها در مورد افغانستان کاملا مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا بود. به این معنا که در آخرین ماههای حضور اوباما در کاخ سفید او نمیخواهد افغانستان به عاملی برای فشار بر دموکراتها از سوی جمهوریخواهان بدل شود از اینرو به توصیه مک کین برای تقویت نیروهای آمریکایی و ادامه حضور در آمریکا گوش فرا داد. ناتو هم حتی نخواست که بر روی اشرف غنی فشاری وارد کند که در جهت اصلاحات و مبارزه با فساد در افغانستان کاری انجام دهد و حرفهای آقای غنی که همیشه از مبارزه با فساد صحبت میکند اما بیشتر فساد در اطراف خود اوست مثل همیشه محدود به فرافکنی و اتهام زدن به دیگران بود. این موضوع نشان میدهد که ناتو چارهای جز کنار آمدن با این وضع در افغانستان به خواست آمریکا ندارد.
موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد قدرت گرفتن طالبان است. هم اکنون بخش وسیعی از افغانستان در اختیار آنهاست و طالبان دیگر محدود به چند نقطه خاص نیستند و فعالیت نظامی آنها در کل افغانستان بدان معنا است که اگر نیروهای ناتو از افغانستان خارج شوند عملا با توجه به ضعف نیروهای ارتش و دفاع ملی افغانستان بخشهای وسیعتری به دست آنها خواهد افتاد. بنابراین ناتو تصمیم گرفت که نیروهای خود را در افغانستان افزایش دهد.
البته حضور نیروهای خارجی در کشوری که اشغال شده نیازمند بهانه و توجیه نیست و آمریکا و ناتو هر زمان بخواهند نیرو به افغانستان اعزام خواهند کرد و با توجه به اوضاع خاص این منطقه از جهان و سیاستهای استراتژیک آمریکا در مورد شبه قاره هند و چین حضور نیروهای این کشور و داشتن پایگاه در افغانستان برای واشنگتن ضروروی است. افغانستان کشوری است که نتیجه بسیاری از کشمکشهای جهانی و منطقهای در آنجا مشخص خواهد شد، پس این تصمیمی ناتو و آمریکا غیر منتظره نبود.
* با این وصف حضور نیروهای خارجی در افغانستان همواره قابل توجیه و تمدید است اما این موضوع با پیمان امنیتی امریکا و افغانستان که در پارلمان و لویه جرگه افغانستان هم به تصویب رسیده و متضمن خروج نیروهای خارجی در مدت زمان معینی است در تضاد است؟!
** پیمان امنیتی با آمریکا در حقیقت تضمین دوام و بقای نیروهای آمریکا در افغانستان بود و به هیچ صورت به معنای این نبود که افغانستان از اشغال خارج میشود بلکه مشروعیت اشغال با این عهدنامه قانونی شد و به تأیید پارلمان افغانستان رسید. پارلمان افغانستان امروز بر سر خود میزنند که ما این پیمان را ندیدیم و نخواندیم و متوجه نشدیم و واقعیت اینست که عدهای نماینده کم اطلاع و غیر متخصص که به یک قومیت خاص تعلق داشتند و با آمریکا سازش داشتند این پیمان را تصویب کردند و حالا سیاستمداران موجه شدهاند که آمریکا هیچ تعهد قانونی به افغانستان نداده است.
* به نظر میرسد اشرف غنی و عبد الله عبد الله مشتاقانه به استقبال تصمیم ناتو و آمریکا رفتند. دلیل آن چه بود؟
** وقتی که یک دولت و حکومت از حمایت مردمی برخوردار نباشد مجبور است به نیروهای خارجی رو بیاورد. آقای اشرف غنی یک فرد گمنام بود که به ریاست جمهوری افغانستان رسید و عامل این اتفاق حمایت رسانههای غربی و یک کار برنامه ریزی شده بود تا او به قدرت برسد. زمانی هم که انتخابات قفل شد این جان کری بود که ناچار قدرت را بین او و عبدالله تقسیم کرد با این توافق و شرط که دولت افغانستان به آمریکا نزدیک شود و شرایط به گونهای ترتیب داده شد که آنها در این مسیر با هم رقابت کنند.
رئیس جمهور افغانستان محور تحرکات دیپلماتیک خود را در ورشو بر حمله به پاکستان و نقش این کشور در شکست سیاستهایش برای صلح با طالبان گذاشته بود. آیا ناتو هم همین نظر را دارد؟
** بله اشرف غنی همه چیز را به گردن پاکستان انداخت اما هیچ یک از سران عضو ناتو ندیدیم که این نظر را تأیید کنند. چطور میشود سیاستهای 28 کشور عضو ناتو که حضور مستقیم در افغانستان دارد با تلاشهای پنهان پاکستان شکست بخورد.ناتو خودش اذعان میکند که حتی زمانی که نزدیک به 200 هزار نیروی نظامی در افغانستان داشت هم شکست خورد. آنگلا مرکل حرف مهمی در ورشو زد که شاید بعد از رفتن اوباما از کاخ سفید بیشتر باز شود. او از ضرورت مذاکره با طالبان برای تأمین صلح در افغانستان سخن گفت و تصریح کرد وضع موجود و جنگ تا ابد نمیتواند در افغانستان ادامه یابد.
آیا مجلس افغانستان میتواند در مقابل این موضوع بایستد یا واکنشی نشان دهد.
** گمان نمیکنم. برای یک کشور اشغال شده چنین چیزی موضوعیت ندارد. آمریکاییها مشروعیت پارلمان افغانستان را از بین بردهاند و به نظر میرسد موضوع برگزار نشدن انتخابات پارلمانی و انقضای دوره قانونی مجلس اقدامی حساب شده است. اگر پارلمان افغانستان بخواهد با افزایش نیروهای خارجی مخالفت کند آمریکایی ها موضوع غیر قانونی بودن و پایان دوره مجلس را علم میکنند و افغانستان را با بحرانی تازه مواجه خواهند کرد، بنابراین همه چیز در افغانستان تحت کنترل است.
نظر شما